جوک و اس ام اس خنده دار
جوک
در این مطلب مجموعه ای از بهترین و جدیدترین جوک ها ، کپشن ها و اس ام اس های خنده دار را جمع آوری می کنیم. در ادامه با بهترین اس ام اس های خنده دار با سایت پارسی دی همراه باشید.
جوک و اس ام اس خنده دار
یه خط افقی وسط صفحه تلویزیون مون ظاهر شده،
قرار خانوادگی بریم چشم پزشکی،
نذر کردیم که ایراد از چشمامون باشه 😐
یارو ۲۰ دقیقه تو تاکسی داشت
تحلیل بنیادی میکرد که ملت بی فرهنگن
پیاده شد از رو نرده پرید اونور موتور زد بهش
تو خیابون یه بنده خدایی رو دیدم
بخاطر آلودگی هوا ماسک زده بود
ماسک رو درآورد،
سیگار کشید و دوباره ماسکش رو گذاشت 😐
بزرگوار خیلی به سلامتیش اهمیت میداد !
یکی از مهمترین دلایلی که من جورابام نمیشورم اینه که
وقتی گم شون میکنم به راحتی از روی بو، جاشون رو پیدا کنم
جویِستیک دسته PS4 ام عمل نمیکنه
ایشالا که عصبِ شٓستم فلج شده باشه 😐
خوشگل بودن ذاتیه، خوشپوش بودن پولیه
ما نهایتا بتونیم تمیز باشیم 😐
پای بابام ضربه خورده بود،
مامان بزرگم زردچوبه و تخم مرغ و کره حیوانی گذاشته بود رو پاش
رفته بودن دکتر
دکتره گفته بود “سیب زمینی هم میذاشتین کوکو درست میکردین دیگه”
تو تلگرام تصویر گیف فرستادم برای پدربزرگم،
شب زنگ زده میگه: این فیلمی که فرستادی چرا تموم نمیشه!
خدا شاهده نزدیک سه ساله
فامیلمون میپرسه درست تموم نشد؟
میگم نه
دیشب که پرسید گفتم آره تموم شد
میگه ای آقا وقتی کار نیست چه فرقی میکنه؟
وضعیت جوری شده که
پریز برق تصمیم میگیره که کجا بشینیم نه خودمون !
من تا وقتی خونه بابام بودم هیچ شکی نداشتم که سوپ غذا نیست
ولی از وقتی مجردی زندگی میکنم
حتی پفک رو هم بعنوان یه وعده ی غذایی پذیرفتم !
به فامیل های ما بگی خدا رو شکر چند وقتیه
مدیرعامل مایکروسافت شدم
میگن خوبه، البته کارمند بانک بهتره
حقوقش سر ماه هست، عیدی و اینا هم میدن
دوستم گفت جدی پول میدین عینک آفتابی میخرین؟
من با شماره چشم هفت به بابام میگم پول بده عینک طبی بخرم،
میگه پسرم این دنیا ارزش دیدن نداره
واسه گربه ش کیک تولد خریده
آخرین باری که واسه من کیک تولد خریدن
تولد دخترخالم بود
الکی گفتن تولد ممد و سمیرا با همه
تویی که حرف از استقامت میزنی
تا حالا تونستی تو مهمونی ۵ ساعت سوراخ جورابتو مخفی کنی؟
فقط دو تا شیر زن ایرانی میتونن تو یه جمع
بدون اینکه با هم حرف بزنن از هم دلخور شن !
کتک خوردنای من از بابام همیشه دو مرحله بود
کتک میخوردم و گریه میکردم
کتک میخوردم که گریه نکنم
تو خونه داشتیم پانتومیم بازی میکردیم
نوبت بابام شد
با دست منو نشون داد
یهو همه با هم گفتن لاشخور؟
منبع : parsiday.com
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر